loading...

آموزش قانون كار

مطالب آموزشي و اطلاع رساني قانون كار و بيمه كارگران

بازدید : 31
چهارشنبه 24 شهريور 1400 زمان : 11:18

کدام مافیا برای بیمه و ایمنیِ کارگران ساختمانی تصمیم‌گیری می‌کند؟ / مجلس وعده داده اما تصمیم نگرفته است

کدام مافیا برای بیمه و ایمنیِ کارگران ساختمانی تصمیم‌گیری می‌کند؟ / مجلس وعده داده اما تصمیم نگرفته است

قرار است کمیته اشتغال مجلس وضعیت اصلاح ماده ۵ قانون بیمه کارگران ساختمانی را مورد ارزیابی قرار دهد. مجلسی‌ها می‌گویند در جلسه‌ی هفته آینده، درباره این موضوع تصمیم‌گیری می‌شود و به‌طور مسلم آنچه به نفع جامعه و کارگران ساختمانی است، ارائه خواهد شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، اصلاح ماده ۵ بیمه کارگران ساختمانی که منابع درآمدی سازمان تامین اجتماعی را تعریف می‌کند، در دستور کار کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است. روال فعلی اینگونه است که منبع درآمد بیمه کارگران ساختمانی از محل صدور پروانه‌های ساخت تامین می‌شود و کارفرما موظف است برای صدور هر پروانه ساخت، ۱۵ درصد از کل هزینه‌ها را به حساب نهاد تامین اجتماعی واریز کند. این مبلغ برای بیمه کارگران ساختمانی، هزینه می‌شود. با این‌حال فعالان کارگری و سازمان تامین اجتماعی با اسناد و مدارک مدعی هستند دریافتی ۱۵ درصدی پاسخگوی ۸۳۰ هزار بیمه‌پرداز بخش ساختمان نیست. به همین دلیل، آن‌ها اصلاح بازوی درآمدی کارگران ساختمانی یعنی ماده ۵ قانون بیمه کارگران ساختمانی را مطالبه می‌کنند.

چهاردهم اسفندماه سال ۸۷، ماده ۵ بیمه کارگران ساختمانی تصویب شد. در این ماده واحده آمده است: سازمان تامین اجتماعی مکلف است با دریافت هفت درصد (۷٪) حق بیمه سهم بیمه شده (از کارگر) و پانزده درصد (۱۵٪) مجموع عوارض صدور پروانه (از مالک) نسبت به تداوم پوشش بیمه تمام کارگران ساختمانی اقدام کند. درصورت‌ عدم تامین منابع لازم جهت گسترش پوشش بیمه‌ای کارگران با تصویب هیات وزیران، افزایش سقف مجموع عوارض تا بیست درصد (۲۰٪) بلامانع است.

مافیای پنهان مشکل صنعت ساختمان‌سازی

اکبر شوکت (عضو کارگری هیات امنای تامین اجتماعی) گفت: یکشنبه ۲۳ آذرماه، جلسه اصلاحیه ماده ۵ قانون بیمه کارگران ساختمانی در کمیسیون اجتماعی مجلس برگزار شد. در این جلسه تصمیم گرفته شد که کمیته «اشتغال» مجلس به ریاست علی‌اصغر عنابستانی (نماینده مردم سبزوار) موارد مطرح شده در جلسه را مورد ارزیابی قرار دهد و کمیسیون اجتماعی، فرصت زمانی دو هفته‌ای به کمیته اشتغال برای بررسی طرح داده است.

او ادامه داد: در طول چند سال گذشته، ما فعالان کارگری طرح‌هایی را در خصوص بیمه کارگران ساختمانی به مجلس ارائه داده‌ایم. در آن برهه‌های زمانی، مرکز پژوهش‌های مجلس با طرح‌های پیشنهادی ارائه شده موافق بود. این مرکز امیدوار بود که دیگر بیمه‌های تامین اجتماعی نیز مثل بیمه کارگران ساختمانی شود یعنی منابع مالی سازمان تامین اجتماعی به وسیله اخذ عوارض و مالیات تامین شود.

وی تشریح کرد: ساختمان‌سازی، صنعتی سودآور است. سودآوری هنگفت سبب شده که این صنعت، کارفرما و مجریان ثابتی نداشته باشد یعنی تمامی افرادی که توانایی مالی دارند، وارد عرصه ساخت و ساز می‌شوند. تکثر کارفرما در صنعت ساختمان‌سازی، تنها مشکل این صنعت در کشور نیست. ساختمان‌سازی دارای مافیایی پنهان است که مشکلاتی را برای این صنعت کشورمان ایجاد کرده‌ و کارگران با چالش‌های بسیاری روبرو شده‌اند.

عضو کارگری هیات امنای تامین اجتماعی توضیح داد: کارفرمایان حاضر نیستند مبلغ زیادی را برای تامین ایمنی محیط کار فراهم کنند. آن‌ها خودشان را ملزم به اجرای نکات ایمنی در پروژه‌های ساختمانی نمی‌دانند. سالانه، حوادث کار بسیاری در کشور اتفاق می‌افتد و کشور ما، یکی از رکوردارانِ حوادث کار در دنیاست.

شوکت افزود: بیمه کارگران ساختمانی و تامین منابع مالی آن، موضوع مهمی است. کارفرمایان صنعت ساختمان‌سازی مشکل مالی ندارند و توانایی پرداخت حق بیمه این گروه از کارگران را دارند. وزارت راه و شهرسازی، مشکلاتی برای بیمه کارگران ساختمانی ایجاد کرده است. این وزارتخانه باور دارد، بیمه کارگران ساختمانی یکی از عوامل رکود ساخت و ساز در کشور است.

او ادامه داد: ادعای مطرح شده از سوی وزارت کشور، اشتباه است. ما فعالان کارگری با مرکز پژوهش‌های مجلس، جلساتی برگزار کرده‌ایم و قیمت تمام شده یک ملک (از صفر تا صد) را در این جلسات ارزیابی کرده‌ایم. بیمه کارگران ساختمانی، حدود ۰.۵ تا ۱ درصد از هزینه‌های ساخت را تشکیل می‌دهد. وقتی مبلغ بیمه کارگران ساختمانی را با هزینه‌های دیگر ساخت بررسی می‌کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که بیمه‌ی کارگران ساختمانی برای کارفرما اصلا گران نیست. با این وجود مافیای پنهان صنعت ساختمان‌سازی، حاضر به پرداخت بیمه کارگران ساختمانی نیست و با کارشکنی‌های خود تلاش می‌کند حق کارگران ساختمانی را نادیده بگیرد.

شوکت درباره تغییر ماده ۵ بیمه کارگران ساختمانی توضیح داد: پیش از سال ۹۳، کارفرما موظف بود براساس متراژ ساختمان حق بیمه کارگران ساختمانی را پرداخت کند. پس از سال ۹۳، قانون تغییر کرد و ۱۵درصد از صدور پروانه ساخت به حساب تامین اجتماعی واریز می‌شد. روند فعلی مشکلاتی برای بیمه کارگران ساختمانی ایجاد کرده است. شهرداری‌های کشور، ملبغ اصلی پروانه ساخت را به تامین اجتماعی اعلام نمی‌کنند. همچنین برخی از شهرداری‌ها، از اعلام صدور پروانه ساخت به نهاد تامین اجتماعی، خودداری می‌کنند.

وی تشریح کرد: تمام مواردی که اشاره کردم، عوامل کاهش تعداد و کسری بودجه بیمه کارگران ساختمانی هستند. نه تنها بیمه کارگران ساختمانی با کسری منابع روبرو است بلکه حدود ۴۰۰ هزار کارگر ساختمانی در انتظار بیمه هستند. ۸۳۰ هزار کارگر بیمه شده در کشور داریم که با اصلاح ماده ۵ قانون بیمه کارگران ساختمانی می‌توانیم تعداد آن‌ها را افزایش دهیم.

عضو کارگری هیات امنای تامین اجتماعی گفت: ما فعالان کارگران ساختمانی و سازمان تامین اجتماعی می‌خواهیم قانون به همان شرایط گذشته بازگردد ولی اصلاحاتی داشته باشد. ما معتقدیم مبلغ کمتری در روستاها و شهرهای کوچک از کارفرما اخذ شود و آن‌ها در شهرهای بزرگ‌تر، مبلغ بیشتری بپردازند. کارفرمایی که در مناطق اعیان‌نشین تهران خانه‌سازی می‌کند، مشکل مالی ندارد و سود بیشتری به دست می‌آورد. ما معتقدیم با این طرح، عدالت اجتماعی رعایت می‌شود.

شوکت افزود: ما سالیانه کسری منابع در تامین اجتماعی داریم. در طول دهه گذشته، حدود ۹ هزار میلیارد تومان کسری منابع داشته‌ایم. اگر تامین اجتماعی نتواند مطالبات خود را در همان سال وصول کند، دیگر فرصتی برای تامین منابع از دست رفته خود ندارد.

او درخصوص دیگر پیشنهادهای خود توضیح داد: اگرچه شهرداری‌ها تحت نظارت وزارت کشور هستند ولی به صورت مستقل فعالیت می‌کنند. سیستم صدور پروانه ساخت شهرداری‌ها باید با سازمان تامین اجتماعی در ارتباط باشد. اگر سیستم شهرداری‌ها به سیستم‌های نهاد تامین اجتماعی وصل شود، دیگر فرصتی برای تخلف وجود ندارد. یکی دیگر از درخواست‌های ما، پرداخت غرامت در مدت زمان بیکاری کارگران ساختمانی است. سومین درخواست ما، موضوع بازنشستگی کارگران ساختمانی است. کارگران ساختمانی نمی‌توانند با ۵۰ سال سن و ۳۰ سال سابقه بیمه، بازنشسته شوند.

او ادامه داد: در حال حاضر، بهترین فرصت برای اصلاح ماده ۵ قانون، حذف سهیمه‌بندی بیمه، غرامت ایام بیکاری و سن بازنشستگی کارگران ساختمانی است. ما همچنین می‌خواهیم بخشنامه‌های سازمان تامین اجتماعی درخصوص کارگران ساختمانی، سر و سامان بگیرد.

شوکت در پایان گفت: نرخ ۱۵ درصد فعلی، تامین‌کننده منابع مالی نیست و تخلفات زیادی صورت گرفته است. جمع‌بندی نهایی کارگران، مجلس و سازمان تامین اجتماعی این است که به قانون اول بازگردیم اما اگر به قانون اولیه بازنگردیم، باید طرحی دیگر را تعریف کنیم.

تصمیم‌گیری نهایی صورت نگرفته است

علی‌اصغر عنابستانی (رییس کمیته اشتغال و روابط کار کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی) درباره اقدامات مجلس درخصوص کارگران ساختمانی گفت: برگزاری جلسه به کمیته اشتغال ارجاع داده شده ولی هنوز جلسه‌ای درخصوص این موضوع برگزار نشده است. در حال حاضر، ما نمایندگان مجلس درگیر برنامه بودجه هستیم به همین دلیل فرصتی برای برگزاری جلسه نداشته‌ایم. ما دوم دی ماه، جلسه‌ای در وزارت کار و تامین اجتماعی خواهیم داشت و موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

او ادامه داد: هفته آینده نیز جلسه مجلس برگزار خواهد شد. من نمی‌توانم بگویم درباره اصلاحیه چه تصمیمی گرفته خواهد شد، قطعا ایده‌ها و نظرات مختلف ارائه شده و باید مورد ارزیابی قرار بگیرند. سازمان تامین اجتماعی، انجمن‌های صنفی کارگری، شهرداری، وزارت کار و نمایندگان مجلس هر کدام نظرات مختص به خود را دارند. در حال حاضر، جمع‌بندی این موضوع اشتباه است و نباید بگویم که کدام نظر غالب خواهد شد. شرایط مورد بررسی قرار می‌گیرد و به طور مسلم آنچه به نفع جامعه و کارگران ساختمانی است، ارائه خواهد شد.

به نظر می‌رسد، تلاش‌های چندساله فعالان کارگران ساختمانی مثمرثمر بوده است و آن‌ها در آستانه‌ی رسیدن به حقوق معوقه و پایمال شده خود هستند. اصلاح ماده ۵ قانون بیمه کارگران ساختمانی این امید را ایجاد می‌کند، مشکلات بیمه آن‌ها برطرف شود و کارگران بیشتری تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار بگیرند. افزایش سهمیه بیمه کارگران ساختمانی سبب می‌شود، کشور از مشکلات بلندمدت یعنی دوران بازنشستگی کارگران ساختمانی بدون بیمه در امان بماند.

ایلنا

بازدید : 16
سه شنبه 23 شهريور 1400 زمان : 10:53

تجهیزات فرسوده رور به روز حادثه‌ می‌آفرینند؛

چرا کارفرمایان تمایلی به سالم‌سازی محیط کار ندارند؟!

استفاده از ماشین‌آلات و تجهیزات کهنه در پروژه‌ها و کارگاه‌ها از سوی کارفرمایان بسیار رایج است. این موضوع سبب افزایش حوادث کارمی‌شود و مشکلات جسمی و روحی بسیاری برای کارگران به ارمغان می‌آورد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، محال ممکن است که در هر ماه شاهد حوادث کار نباشیم. حوادثی که به مصدومیت‌های جزئی یا شدید، نقص عضو یا حتی مرگ کارگران منجر می‌شود. چشم‌پوشی و نادیده‌گرفتن حوادث کار نه تنها راحت نیست بلکه باید مورد توجه قرار گیرند. آسیب‌شناسی حوادث کار نشان می‌دهد مولفه‌هایی مثل «عقب ماندگی از تکنولوژی»، «منافع‌ مالی کارفرما» و «فقدان دانش و آموزش» سبب ناامنی کارگاه‌های تولیدی و پروژه‌های ساختمانی می‌شوند.

کارفرما اغلب در حوادث کاری که به دلیل فرسوده بودن ماشین‌آلات اتفاق می‌افتند، مجرم هستند و مسئولیت کیفری این حوادث برعهده کارفرماست اما شدت آن با توجه به ماهیت حادثه تغییر می‌کند. احکام مراجع دادگستری گرچه عدالت را حاکم می‌کنند تا کم‌کاری کارفرما برایش گران تمام شود اما برای کارگرانی که آسیب‌های جدی دیده‌اند، یا دچار بیماری‌های شغلی شده‌اند، هرگز کافی نیست.

قانون‌گذار در ماده ۹۱ قانون کار، کارفرما را به تامین حفاظت و امنیت کارگران موظف می‌کند. در این ماده قانونی آمده است: کارفرمایان و مسئولان کلیه واحدهای موضوع ماده ۸۵ این قانون مکلف هستند بر اساس مصوبات شورای عالی حفاظت فنی برای تامین‌حفاظت و سلامت و بهداشت کارگران در محیط کار، وسایل و امکانات لازم را تهیه و در اختیار آنان قرار داده و چگونگی کاربرد وسایل فوق‌الذکر را به‌آنان بیاموزند و در خصوص رعایت مقررات حفاظتی و بهداشتی نظارت نمایند. افراد مذکور نیز ملزم به استفاده و نگهداری از وسایل حفاظتی و بهداشتی فردی و اجرای دستورالعمل‌های مربوطه کارگاه هستند.

همچنین ماده ۸۷ قانون کار به صورت ضمنی به موضوع امنیت کارگاه‌ها اشاره می‌کند.

قانون‌گذار در این ماده نوشته است: اشخاص حقیقی و حقوقی که بخواهند کارگاه جدیدی احداث نمایند و یا کارگاه‌های موجود را توسعه دهند، مکلف هستند بدواً برنامه کار و نقشه‌های ساختمانی و طرح‌های مورد نظر را از لحاظ پیش‌بینی در امر حفاظت فنی و بهداشت کار، برای اظهارنظر و تایید به وزارت کار و اموراجتماعی ارسال دارند. وزارت کار و امور اجتماعی موظف است نظرات خود را ظرف مدت یک ماه اعلام نماید. بهره‌برداری از کارگاه‌های مزبور منوط‌به رعایت مقررات حفاظتی و بهداشتی خواهد بود.

ابوالفضل اشرف منصوری (نایب رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران) در ارتباط با ماده ۸۷ قانون کار توضیح داد: بر اساس این ماده قانونی، نقشه‌ها باید از نظر حفاظت ایمنی و فنی توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تایید شوند. این وزارتخانه موظف است در مدت زمانی یک ماهه نقشه ارائه شده از سوی کافرما را تایید یا رد کند. حادثه ساختمان پلاسکو نمونه‌ای از نقض این ماده قانونی است.

او تشریح کرد: ماده ۹۱ قانون کار اهمیت بیشتری دارد. این ماده از قانون کار، کارفرما را ملزم به تامین تجهیزات ایمنی می‌کند. یکی از مشکلات ناشی در کارگاه‌ها و پروژه‌های عمرانی، خرید تجهیزات و ماشین‌آلات مستهلک و دست‌دوم است. تهیه تجهیزات از رده‌خارج، ریسکی بزرگ برای محیط کارگاه و کارگران است. بسیاری از پروژهای عمرانی در کلان‌شهری مثل تهران از «تاورکرین‌های» قدیمی و فرسوده استفاده می‌کنند. برخی از کارفرمایان برای پروژه‌های عمرانی از تاورکرین‌های قدیمی استفاده می‌کنند که تاریخ ساخت این وسیله‌ها به جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد.

نایب رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران توضیح داد: فرسودگی و قدمت بالا، تنها مشکلات این تجهیزات عمرانی نیستند. قطعات این دستگاه‌های غول‌پیکر مختص به خودشان نیست. هنگام مونتاژ این جرثقیل‌های غول‌پیکر، کارفرمایان از قطعات دستگاه‌های مختلف استفاده می‌کنند. حال آنکه بر اساس استانداردهای بین‌المللی ماشین‌آلات، عمر مفید تاورکرین‌ها حداکثر ۱۰ سال است.

او توضیح داد: در لحظه به لحظه مراحل عمرانی، با توجه به شرایط مذکور خطر سقوط سازه‌ها وجود دارد. متاسانه، بارها شاهد حوادثی از این قبیل بوده‌ایم و با توجه به تراکم بالای جمعیت و باریک بودن معابر تهران، شاهد حوادث مرگباری در این زمینه هم بوده‌ایم.

اشرف‌منصوری تشریح کرد: «عدم نظارت کافی»، «منافع مالی کارفرما» و «تحریم» از دلایل استفاده از ماشین‌آلات فرسوده در کارگاه‌های ساختمانی هستند. متاسفانه نظارت جامعی برای جلوگیری از این قبیل مسائل وجود ندارد.

او در پایان گفت: به جز مواردی که به آن اشاره کردیم، فقدان آموزش نیز سبب حوادث کار می‌شود. کارفرمایان به دلیل سود بیشتر ترجیح می‌دهد از تجهیزات مستهلک استفاده کنند اما آموزشی درباره تبعات و مشکلات حقوقی ناشی از این موضوع ندیده‌اند. من به طور قطع می‌گویم، بسیاری از کارفرمایان درباره تبعات حقوقی و قضایی استفاده از ماشین‌آلات مستعمل آگاهی ندارند.
ایلنا

بازدید : 13
دوشنبه 22 شهريور 1400 زمان : 11:11

کارگران به دلایل «مقررات‌زدایی‌های بسیار و گسترده» از حقوق مزدی خود به کلی محروم هستند؛ نه ماده ۴۱ ضمانت اجرایی دارد؛ نه کارگران قدرت چانه‌زنی دارند و نه نظارتی بر اجرای قانون اعمال می‌شود و دقیقاً به خاطر همین ضعف‌های ساختاری است که امروز در آخرین سال از دهه‌ی ۹۰ خورشیدی و در سی‌امین سالگرد تصویب قانون کار، مزد و مستمری کارگران شاغل و بازنشسته، به یک‌چهارم نرخ سبد معیشت تقلیل یافته است!

به گزارش خبرنگار ایلنا، در سالروز تصویب قانون کار، بسیاری از بندهای این سند قانونی، بلاتکلیف و اجرا نشده باقی مانده است؛ گذشته از اینکه قانون کار در ماهیت خود، ضعف‌ها و ایرادات بسیار دارد (برای نمونه عدم تطابق با مقاوله‌نامه‌های ۹۷ و ۹۸ سازمان بین‌المللی کار و عدم به رسمیت شناختن حق تشکل‌یابی آزاد و مستقل)، فقدان ضمانت‌های اجرایی، موجب شده بسیاری از الزامات حداقلی این قانون نیز به دست اهمال و فراموشی سپرده شود.

هرگز ماده ۴۱ اجرایی نشده است!

یکی از این الزاماتِ نادیده گرفته شده، ماده ۴۱ قانون کار و بحثِ «دستمزد شایسته» است؛ ماده ۴۱ قانون کار دو شاخص اصلی برای تعیین حداقل مزد کارگران شاغل تعیین کرده است؛ اول، نرخ تورم و دوم حداقل هزینه‌های زندگی یک خانوار متوسط که سالهاست این شاخص در گفتمانِ «سبد معیشت خانوار» پیکربندی شده است.

در طول دهه‌های گذشته، یعنی تقریباً از همان زمان تصویب قانون کار، هرگز این دو بند قانونی، «کامل» اجرایی نشده است. در بهترین حالت، بدون در نظر گرفتن عقب‌ماندگی‌های دستمزدی در طول سالیان گذشته و بدون توجه به نرخ تورم تجمیعی، دستمزد براساس نرخ تورم رسمی سالیانه افزایش یافته است. اما هیچ زمان، نرخ سبد معیشت در تعیینِ دستمزد دخیل نبوده است. کما اینکه در برخی سالها از جمله در مذاکرات مزدی ۹۹، همان نرخ تورم رسمی نیز نادیده گرفته شد.

در مذاکرات مزدی سال جاری، با وجود اینکه نرخ تورم رسمی اعلامی بانک مرکزی، ۴۲ درصد بود، مزد با استناد دولتی‌ها به مولفه‌ای غیرقانونی و غیرقابل احصا به نام «تورم انتظاری» فقط ۲۶ درصد افزایش یافت و بدیهی‌ست که نرخ تورم انتظاری ۱۷ یا ۱۸ درصدی در عمل هرگز محقق نشد.

قانون‌گریزی‌های مزدی در طول سالها و دهه‌های گذشته به جایی رسیده که امروز دستمزد و مستمری، تقریباً یک‌سوم یا یک‌چهارم سبد معیشت واقعی است. اما چرا این اتفاق افتاده است؟

چرا ماده ۴۱ اجرایی نشده است؟!

کاظم فرج‌اللهی (فعال کارگری مستقل) در این رابطه با اشاره به ترکیب ناعادلانه‌ی تنها نهاد تعیین کننده‌ی دستمزد کارگران یعنی «شورایعالی کار» می‌گوید: فصل سوم قانون کار که به شرایط کار یعنی مزد و ساعت کار روزانه می‌پردازد ظاهری خوشایند و عادلانه دارد. ماده‌ی ۴۱ و دو بند ذیل آن شیوه‌ی تعیین حداقل مزد را در ظاهری عادلانه تعریف می‌کند؛ اما در عمل، یعنی هم در تصویب مزد به این روش و هم در پرداخت، هیچ ضمانت اجرایی وجود ندارد. این ماده به‌روشنی مرجع و نهادِ تعیین و تصویب مزد کارگران را «شورایعالی کار» تعیین می‌کند؛ شورایی که طبق این قانون، ترکیب اعضای آن (یعنی نسبت تعداد نمایندگان کارگری به مجموع نمایندگان کارفرمایی و دولتیِ سرمایه‌دار) و همچنین آیین‌نامه‌ی تدوین و تصویب مصوبات آن به گونه‌ای‌ست که حضور یا عدم حضور و همچنین رأی منفی کسانی که در جایگاه نمایندگی کارگران این شورا قرار می‌گیرند در راستای تأمین منافع کارگران (یعنی تعیین و تصویب مزد عادلانه) یا ایجاد مانع در مسیر تخلف از قانون، هیچ گونه تأثیری نمی‌تواند داشته باشد. درست به همین دلیل است که در تمامی ۳۰ سالی که از تصویب این قانون می‌گذرد حتا یک بار نیز بند‌های دوگانه‌ی ماده‌ی ۴۱ به‌درستی اجرا نشده است و اکنون پس از سی سال شاهد هستیم که در سالگرد تصویب، مزد مصوبِ در چارچوب این قانون دست‌کم یک‌چهارم سبد معیشت واقعی کارگران است.

او ادامه می‌دهد: می‌دانیم که در ساختار سرمایه‌داری، نیروی کارِ کارگر ناکالایی است که به مثابه یک کالا توسط کارگر به کارفرما فروخته می‌شود؛ قیمت این کالا در واقع مزد کارگر است. اما در این نوع معامله‌ی منحصر به فرد در این سطحِ کلان، صاحبان کالا هیچگونه اختیار و دخالتی در تعیین قیمت کالای خود نمی‌توانند داشته باشند و بدتر این که خودداری جمعی از فروش این کالا (شیره‌ی جان کارگران) نیز در این قانون پذیرفته‌شدنی نیست.

اما نه تنها در «تصویب مزد»، کارگران عملاً هیچ‌گونه مداخله‌ی موثری ندارند و الزامات قانونی در این تصویب، هیچ ضمانت اجرایی ندارد، بلکه در مقوله‌ی «پرداخت» نیز هیچ ضمانت اجرایی و نظارتی وجود ندارد؛ یعنی همین مزدهای ناعادلانه و غیرقانونی، بعد از آنکه به تصویب شورایعالی کار می‌رسد، در بسیاری از کارگاه‌های کشور پرداخت نمی‌شود.

فرج‌اللهی در این رابطه می‌گوید: در این قانون برای اجرای این مصوبه و پرداخت همین حداقل تصویب‌شده، هیچ‌گونه ضمانت اجرایی وجود ندارد. شمار بسیاری از صاحب‌کاران و پیمانکاران به بهانه‌های مختلف و ازجمله کمبود نقدینگی، برای ماه‌ها و گاه تا بیش از یک سال، پرداخت تمام یا بخشی از مزد یا مزایای مزدی کارگران را به تاخیر می‌اندازند و نه‌تنها بابت این تخلف و عدم‌پرداخت یا تأخیر در پرداخت مزد که جزو دیون ممتازه‌ی آنان است، بازخواست و جریمه‌ای نمی‌شوند بلکه موارد بسیاری را به‌ویژه در دو دهه‌ی گذشته شاهد بوده‌ایم که این کارگرانِ معترض (به نقض قانون) هستند که با اتهام‌های مختلف مورد پیگرد قرار گرفته‌اند. اضافه بر این بیشترین شمار کارگران در کارگاه‌های متوسط و کوچک، گاه حتا با وجود داشتن مرتبه‌هایی از سابقه و تخصص، یا مزدی کم‌تر از این دریافت می‌کنند یا تحت عنوان قرارداد کار و توافق اولیه، با روزی ۱۰ ساعت کار و حتی بیشتر، فقط همین حداقل به آنان پرداخت می‌شود. حتا در صورت شکایت کارگر و اثبات تخلف صورت‌گرفته، بازهم هیچ‌گونه جریمه‌ای برای کارفرمای متخلف در این قانون پیش‌بینی نشده و نهایتاً کارفرما مکلف به «تأدیه‌ی مابه‌التفاوت» مزد می‌شود.

او اضافه می‌کند: دقیقاً همین نبود ضمانت اجرای قانون و نبود مجازات برای کارفرمای متخلف، در ماده‌ی ۵۱ مربوط به ساعت کار (۸ ساعت روزانه و ۴۴ ساعت در یک هفته) نیز دیده می‌شود. می‌بینیم که در لوای این قانون کارفرمای متخلف جریمه و مجازات نمی‌شود در حالی که کارگر «خطاکار» توسط کمیته‌های انضباطیِ کارگاه یا به‌طور مستقیم توسط کارفرما بازخواست، جریمه و اخراج می‌شود.

ریشه‌ی این «تخلفات» در کجاست؟!

او ریشه‌ی همه این تخلفات مزدی را در سطحی فراتر در «ابهام موجود در ماده هفت قانون کار» و بخشنامه‌های متعاقب (برگرفته از همین ابهام) و همچنین در ضعف‌های ساختاری فصل‌های ششم قانون کار می‌داند.

فرج‌اللهی در ارتباط با ابهام ماده هفت می‌گوید: قانون باید صریح و شفاف و غیر قابل‌تفسیر باشد. اما در ماده ۷ قانون کار و تبصره‌های آن که به قراردادهای کار اختصاص دارد چنان چندگانگی و ابهامی وجود دارد (یا تعبیه شده) که با استناد به تفسیری خاص از آن، هم اکنون بیش از نود درصد نیروی کار با وجود اشتغال به کارهای با ماهیت دایم و مستمر، با قراردادهای موقت به کار گمارده شده و از هرگونه امنیت شغلی و امکان ارتقا در موقعیت کاری خویش محروم هستند. این تفسیر ابتدا با استسفاریه‌ی کانون عالی انجمن‌های صنفی کارفرمایی از وزارت کار در سال ۱۳۷۳ استنتاج شد و در مرحله‌ی بعد با دادنامه‌ی شماره‌ی ۱۷۹ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری و سپس دستورالعمل شماره‌ی ۳۵۷۲۳ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در مورد قراردادهای موقت به نفع کارفرمایان تأیید شد.

حالا همین قراردادهای موقت، به نوعی تبدیل به «ابزار سرکوب مزدی کارگران» شده‌اند؛ کارگر قرارداد موقت با کمتر از حداقل دستمزد، با توافق مبتنی بر روزی ده یا ۱۲ ساعت کار و با تاخیر در پرداخت مطالبات مزدی می‌سازد و دم برنمی‌آورد! او ترجیح می‌دهد «شاغل» بماند تا اینکه حق و حقوق خود را پیگیری کند و به دلیل خشم کارفرما، «بیکار» شود!

به گفته فرج‌اللهی، در فصل ششم قانون کار نیز راه قانونمندِ برپایی هر نوع تشکل مستقل کارگری و بهره‌مند شدن طبقه‌ی کارگر از این ابزار دفاع جمعی از منافع خویش بسته شده است و لذا کارگران «ابزاری توانمند» برای دفاع از حقوق قانونی خود از جمله حقوق مزدی ندارند و «قدرت چانه‌زنی آنها» به میزان قابل توجهی تنزل یافته است.

بنابراین امروزه کارگران به دلایل «مقررات‌زدایی‌های بسیار و گسترده» از حقوق مزدی خود به کلی محروم هستند؛ نه ماده ۴۱ ضمانت اجرایی دارد؛ نه کارگران قدرت چانه‌زنی دارند و نه نظارتی بر اجرای قانون اعمال می‌شود و دقیقاً به خاطر همین ضعف‌های ساختاری است که امروز در آخرین سال از دهه‌ی ۹۰ خورشیدی و در سی‌امین سالگرد تصویب قانون کار، مزد و مستمری کارگران شاغل و بازنشسته، به یک‌چهارم نرخ سبد معیشت تقلیل یافته است

منبع: ایلنا

بازدید : 15
يکشنبه 21 شهريور 1400 زمان : 11:18

دبیرکل خانه کارگر:

جامعه کارگری از موضوع افزایش دو مرتبه در سال حقوق کارگران حمایت خواهد کرد

علیرضا محجوب گفت: ما از ابتدای انقلاب شاهد کاهش دستمزد نسبت به قیمت تمام شده بوده‌ایم و قطعا جامعه کارگری از این مسئله افزایش دو بار در سال حقوق کارگری حمایت خواهیم کرد.

به گزارش ایلنا، علیرضا محجوب در مصاحبه با برنامه «نقشه راه» رادیو گفت‌وگو اظهار کرد: امسال براساس نام‌گذاری صورت گرفته از سوی مقام معظم رهبری سال جهش تولید تعیین شده که محور نظرات معظم له هم جهش تولید و هم صیانت از نیروی کار مورد تاکید ایشان می‌باشد.

وی افزود: نکته‌ای که وجود دارد این است که باید توجه داشت بدون وجود نیروی کار و توجه بیشتر به تولید، جهش تولیدی رخ نخواهد داد چرا که خط اصلی تولید نیروی انسانی است.

دبیرکل خانه کارگر ایران با بیان اینکه ضریب جینی به معنای کاهش نابرابری بوده و ما زمانی که حقوق نیروی انسانی را تضعیف می‌کنیم بدان معنا است که امکان نابرابری را بالا می‌بریم، خاطر نشان کرد: اکنون ضریب جینی ما زیر ۳۹ بوده و مراجع بین‌المللی رتبه ما را در بحث ضریب جینی بین ۳۶ تا ۳۹ دانسته‌اند.

محجوب یادآور شد: آن کسی که کار می‌کند باید حرمت‌اش را نگه داشت و مورد حمایت قرار گرفت و باید به این مسئله توجه داشت که اگر بتوانیم حقوق کار را تقویت کنیم به کاهش نابرابری کمک کرده و باید حمایت از نیروی کار به صورت بلند مدت صورت گیرد.

محجوب بیان کرد: حدود ۳۵ سال پیش ما اولین بندر آزاد را در کیش راه اندازی کردیم تا سکوی صادرات باشد که به دنبال آن ۸۵ منطقه ویژه، بندر آزاد و مواردی از این دست را راه اندازی کردیم اما اگر بخواهیم خروجی این‌ها را بگیریم بیشتر کمک به واردات و قاچاق غیر ملموس کردند.

وی گفت: وی گفت: تشکل‌های مختلف کارگری با جایگاه‌های مختلف قانونی که دارند این‌ها باید جزئی از شورای گفت‌وگو برای حل و فصل موضوعات باشند که در صورت دعوت به این شورا ما می‌توانیم از طریق این شورای گفت وگو بسیاری از مشکلات را حل کنیم؛ به عبارت دیگر، ما امروز درباره این مسئله صحبت می‌کنیم که هنوز گفت وگوی جامعی به جهت حمایت از کارگران اتفاق نیافتاده است.

دبیرکل خانه کارگر، فعالیت‌های واسطه‌گری، واردات و غیره را غالبا ضد تولید دانست و یادآور شد: ما از ابتدای انقلاب شاهد کاهش دستمزد نسبت به قیمت تمام شده بوده‌ایم و قطعا جامعه کارگری از این مسئله افزایش دو بار در سال حقوق کارگری حمایت خواهیم کرد.

محجوب بیان کرد: مجلس سال گذشته قانون آزمایشی نوشته شده ۱۳۸۶ را پس از سال‌ها قانون دائمی تلقی کرد و دولت لایحه‌ای برای اصلاح همزمان آورده بود که این پیش‌نویس به جهت عملیاتی کردن قانون بودجه بود اما این عملیاتی کردن صرفا شعار قشنگی بود اما امکان عملیاتی کردن آن بسیار کم بود.

وی با بیان اینکه بیکاری نیازمند ارزیابی مجدد در ایران می‌باشد، گفت: یک نکته بسیار مهم که وجود دارد و باید به آن توجه داشت این است که اشتغال در کشور وجود دارد اما اشتغال دلخواه جویندگان وجود دارد که این مسئله مهمی است، یعنی اینکه کاری با درآمد ثابت و بیمه وجود دارد اما مورد رضایت جویندگان کار نیست.

دبیرکل خانه کارگر تصریح کرد: ما جز تولید هیچ راهی برای حل این مشکلات اقتصادی کشور نداریم.
ایلنا

بازدید : 37
شنبه 20 شهريور 1400 زمان : 11:10

چگونه طلب مرخصی‌های استحقاقی را دریافت کنیم؟ / حقوق و مزد کارگر ملاک محاسبه و پرداخت حق سنوات است

برنامه مشاوره‌ی روابط کار و تامین اجتماعی «کارگر ایرانی» (یکشنبه، 5بهمن) از طریق صفحه‌ی اینستاگرام خانه کارگر، پخش شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، محسن باقری، عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران، به پرسش‌های مخاطبان این برنامه پاسخ داد.

باقری با اشاره به سوابق بیمه‌ای افرادی که بیشتر از 30 سال بیمه پردازی کرده‌اند، گفت: «این گروه از بیمه‌شدگان امکان دریافت حق بیمه‌ی پرداختی خود در مازاد این 30 سال را ندارد و سازمان تامین اجتماعی هم چنین پولی را به بیمه شدگان پرداخت نمی‌‌کند؛ اما حق بیمه‌ای که پرداخت کرده‌اند در هنگام اجرای همسان‌سازی برای زمانی که بازنشسته می‌شوند، موثر است.»

وی با اشاره به درخواست کارگران برای اجرای دادنامه 3328 دیوان عدالت اداری، گفت: «بر مبنای مواد 24 و 31 قانون کار، ملاک محاسبه و پرداخت حق سنوات، مطابق حقوق و مزد کارگر است که همه عناوین مقرر در مواد 34 و 35 قانون یاد شده را دربرمی‌گیرد. در نتیجه نباید حقوق مبنا و فوق العاده جذب را مبنای محاسبه حق سنوات قرار داد. متاسفانه با وجود اینکه هیات عمومی دیوان عدالت اداری، این دادنامه را صادر کرده است، کارگران در اجرا با مشکل مواجه می‌شوند. راهکار پیش روی کارگران مراجعه به ادارات کار و شکایت از کارفرما به خاطر اجرا نکردن مفاد رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری است.»

باقری در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان حق بیمه سال آینده را حالا پرداخت، گفت: «میزان حق بیمه تنها پس از تعیین مزد و مزایای سال آینده، محاسبه و بخشنامه‌‌ی آن ابلاغ می‌شود؛ لذا از حالا قابل محاسبه نیست.»

عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران در پاسخ به این پرسش که کارگران در صورت پرداخت نکردن پول مرخصی‌‌های استفاده نشدن خود توسط کارفرما، چگونه می‌توانند موضوع را پیگیری کنند، گفت: «اولا اگر کارگران ندادند که بابت استفاده نکردن از مرخصی‌های استحقاقی خود چقدر طلب دارند می‌توانند به اداره کار مراجعه کنند تا این مبلغ را برای آنها محاسبه کنند. در صورتی که کارفرما طلب کارگران را پرداخت نکنند می‌توانند از او شکایت کنند.»

وی افزود: «اما برابر ماده 71 قانون کار در صورت فسخ یا خاتمه قرارداد کار یا بازنشستگی و ازکارافتادگی کلی کارگر یا تعطیل کارگاه مطالبات مربوط به مدت مرخصی استحقاقی کارگر به وی و در صورت فوت او به ورثه او پرداخت می‌شود. در نتیجه کارگر هم در دوران اشتغال و هم پس از آن می‌تواند طلب خود را از بابت مرخصی‌های استحقاقی دریافت کند اما چون کارگران امنیت شغلی ندارند، غالبا پس از فسخ یا خاتمه قرارداد خود به اداره کار مراجعه می‌کنند. در نتیجه طلب مرخصی‌ها هیچگاه از بین نمی‌رود و وراث کارگر هم می‌توانند آن را دریافت کنند.»

باقری در مورد مشاغل و سخت و زیان آور، گفت: «شغل سخت و زیان آور، شغلی است که فراتر از تونایی جسمی و روحی کارگر باشد. دو دسته شغل سخت و زیان آور وجود دارد؛ گروه (الف) و گروه (ب). مشاغل گروه (الف) محیطی هستند؛ یعنی می‌توان با مجموعه اقداماتی سخت و زیان آور آنها را کم کرد یا از بین برد؛ اما مشاغل گروه (ب) ماهیتا سخت هستند. برای نمونه مشاغل کارگران حمل و نقل، کارگران رسانه‌ها (خبرنگاران)، کارگران معادن و... در گروه (ب) قرار می‌گیرد.»

وی افزود: «البته در هنگام بازنشستگی هر فرد کمیته‌‌هایی تشکیل می‌شوند؛ چراکه شرایط شغلی راننده‌ای که در شرکت (الف) کار می‌کند با شرایط شغلی راننده‌ای که در شرکت (ب) کار می‌‌‌‌کند، متفاوت است. برای نمونه شغل یک نجار در یک کارگاه سخت و زیان آور سخت محسوب می‌شود اما در یک کارگاه دیگر نمی‌شود. در نتیجه این تنها کمیته‌های سخت و زیان آور هستند که تشخیص می‌دهند شغل کدام کارگر در کدام شرکت، سخت است اما به صورت کلی برخی مشاغل ماهیتی و برخی مشاغل به صورت محیطی سخت هستند.»

ایلنا

بازدید : 29
پنجشنبه 18 شهريور 1400 زمان : 11:28

شیوع بیماری کرونا در کشور در کنار کسادی بسیاری از مشاغل، بخش اعظمی از کارگران روزمزد کرمانشاه را نیز از کار بیکار کرده‌است.

بیکاری

به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از ایرنا، این روزها با نگاهی گذرا به محل تجمع کارگران ساختمانی در شهر کرمانشاه، به راحتی می توان این افراد را دید که تا پاسی از شب در انتظار کار و لقمه ای نان هستند.

غم نان

رضا که ۶۲ سال دارد و با کلنگی در دست تا ساعت هشت شب در ابتدای بلوار طاقبستان کرمانشاه در انتظار پیدا کردن کار بود، گفت: ماه قبل با وجودی که هوا سرد و کار ساختمانی کم بود، حداقل ۲ روز یکبار سرکار می رفتم اما الآن با آمدن کرونا یک هفته است که هیچ پولی در نیاورده ام.

وی که به همراه خانواده اش در خانه ای ۲۰ متری در یکی از محلات حاشیه ای کرمانشاه زندگی می‌کند، افزود: با پولی که چند وقت پیش در آوردم چند کیلوگرم سیب زمینی و مقداری تخم مرغ خریدم که هر روز مقداری از آن را آب پز می کنیم و می خوریم.

مراد ۵۲ ساله نیز که تا پاسی از شب در ابتدای بلوار طاقبستان مشغول کار، گفت: ماندن ما اینجا بی فایده است، فقط می مانیم تا اگر کسی غذای نذری داشت از او بگیریم؛ مدت هاست که برای ۲ پسرم گوشت نخریده ام، فقط یک بار از گوشت نذری که عید قربان گرفتم برایشان آبگوشت درست کردم.

عباس ۴۳ ساله نیز که نسبت به دیگر کارگران حاضر کمی جوان تر است و بنایی و سیمانکاری می کند، گفت: درد بی پولی از کرونا بدتر است؛ ما درگیر روزی یک وعده غذا هستیم که این روزها کرونا همان را هم از ما گرفته است.

خرید و فروش مصالح ساختمانی

«عرفان امیری» یکی از مصالح فروشان بازار دیزل آباد کرمانشاه که بازارش این روزها کساد شده است، گفت: پس از شیوع ویروس کرونا بازار خرید و فروش مصالح ساختمانی و ساخت و سازها به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرده است.

وی افزود: هر سال پیش از آغاز سال نو بسیاری از افراد منازل خود را تعمیر می کردند و بازار خرید و فروش مصالح ساختمانی رونق می گرفت، اما کرونا این بازار را از ما گرفت.

حمایت دولت

عضو هیات مدیره کانون سراسری انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی در این رابطه گفته است: به دلیل افزایش نگرانی‌ها از شیوع ویروس کرونا، فعالیت‌های ساحتمانی متوقف شده و هزاران کارگر فصلی این صنعت که فقیر و دچار عسر و حرج هستند، کنج خانه بیکار نشسته‌اند.

«مهدی خجسته» در گفت وگویی عنوان کرد: از دولت در خواست دارم که در قالب بسته‌های حمایتی (نقدی و اقلام خوراکی) از این قشر مستضعف حمایت کند و اجازه ندهد که آنها شب عید را با یخچال خالی و جیب بدون پول بگذرانند.

کارگران رستورانی

شیوع کرونا و تقاضای مسئولان برای در خانه ماندن مردم باعث شده است که صنعت نوپای گردشگری در ایران از رونق بیافتد و در نتیجه بخشی از کارگران فعال در این عرصه از کار بیکار شوند.

«مهدی صالحی» یکی از رستوران داران طاقبستان نیز که این روزها کرونا درآمدش را به حداقل رسانده است، گفت: ماه های قبل حتی تا شبی ۱۰ میلیون تومان گوشت تازه می خریدیم و کباب درست می کردیم اما از اول اسفند ماه تاکنون در یک شب ۵۰۰ هزار تومان گوشت مصرف نکرده ایم.

وی با بیان اینکه مردم با توجه به ترس از کرونا حق دارند که از رستوران استفاده نکنند، گفت: هرچند گرانی ماه های قبل رکود شدیدی به بازار ما داده بود اما از اول اسفند به شکل محسوسی بی مشتری شده ایم.

این رستوران دار توضیح داد: با توجه به اینکه فکر می کردیم درآستانه بهار بازار رونق گیر چند کارگر جدید استخدام کردم که مجبورم در روزهای آینده آنها را اخراج کنم؛ شرایط به شکلی شده که حتی نمی توانم پول کباب زن ها را تامین کنم.

کار روزمزدی

به گفته مدیرکل تعاون کار و رفاه اجتماعی کرمانشاه پس از شروع کرونا تعدادی از رستوران ها و اماکن مربوط به گردشگری این استان بخشی از کارگران خود را تعدیل کرده‌اند.

«حسن عزیزی» گفت: در این روزها کارگران بیکار شده با مراجعه به اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی استان خواهان برقراری بیمه بیکاری هستند که برای آنها اقدامات لازم انجام می شود تا بتوانند از حقوق بیکاری و مزایای آن برخوردار شود.

با این حال وی معتقد است که تاکنون در استان کرمانشاه موج گسترده‌ای از بیکاری مشاغل بیمه شده به واسطه شیوع کرونا رخ نداده است اما بخشی از کارگرانی که این روزها بیکار شده اند به صورت روزمزدی کار می کنند و از بیمه برخوردار نیستند.

توسط این سایت اضافه شده است:

تاثیر کرونا بر حقوق و مزایای کارگر در مدت تعطیلی کارگاه باید مورد توجه قرار گیرد و با استفاده از قوانین و مقررات موجود خسارت وارده بویژه برای کارگران جبران شود.

تهدید سلامت کارگران

یک پزشک بیماری های عفونی گفت: جامعه کارگران به دلیل نداشتن قدرت خرید کافی از حیث قوای جسمی و سیستم ایمنی بدن به‌ شدت ضعیف و آسیب‌پذیر هستند.

«مهسا پروری‌منش» اظهار کرد: کارگران با توجه به محیط کاری و سیستم ایمنی ضعیفی که دارند در معرض ابتلا به کرونا هستند و می توانند این بیماری را به دیگر افراد جامعه منتقل کنند.

وی با بیان این‌که اغلب کارگران میانسال و سالمند دارای بیماری‌های زمینه‌ای هستند، گفت: عموم کارگران به دلیل این‌که کمتر به پزشک مراجعه می کنند و آزمایش می دهند از بیماری خود بی اطلاع هستند که همین موضوع می‌تواند آنان را پس از ابتلا به بیماری کرونا زمین‌گیر کند.

لینک خبر :همشهری آنلاین : کرونا و بیکاری کارگران

بازدید : 82
سه شنبه 16 شهريور 1400 زمان : 10:30

کارگران: نه «بیمه» داریم نه «شغل»!
گروه اقتصادی: کارگرانی که قربانی مقررات‌زدایی شده‌اند، امروز برخلاف الزامات قانونی در کارهای با ماهیت مستمر، قرارداد موقت چندماهه -حتی یکماهه- دارند و ممکن است به خاطر محدودیت‌های کرونایی، اخراج شوند و مجبور شوند ماه‌ها در صف دریافت مقرری بیکاری منتظر بمانند اما کارگرانِ قربانیِ رسمی‌زدایی که سال‌ها به طور غیررسمی و بدون بیمه کار کرده‌اند، در صورت تعطیلی موقت مشاغل، شغل خود را از دست خواهند داد و بدون درآمد، به امان خدا رها می‌شوند. سیاست‌های تعدیلی که در دهه‌های گذشته در دستور کار دولت‌ها قرار گرفته، همگی بر مبنای «مقررات زدایی» استوار بوده‌اند و در زمینه حقوق کار، این سیاست‌ها کارگران را از ابتدایی‌ترین حقوق خود یعنی قرارداد قانونی و بیمه محروم کرده‌اند. کارگرانی که مشمول بیمه می‌شوند نیز به دلیل استیلای «قراردادهای موقت» از حقِ «اشتغال دائم» محروم شده‌اند و ممکن است در بزنگاه‌های حساس، خیلی راحت شغل خود را از دست بدهند. همه این کارگرانِ بی‌حقوق شده، در مواقع بحران به درد دسر می‌افتند. یکی از بزرگترین بحران‌های چند سال گذشته، «بحران اخیر کرونا» است که می‌توان ادعا کرد به یک بحرانِ غیرقابل پیش‌بینی در حوزه روابط کار نیز منجر شده است: خیل عظیم کارگرانی که شغل خود را از دست داده‌اند و بدون برخورداری از حمایت‌های اجتماعی به حال خود رها شده‌اند.

کارگرانِ بی‌حقوق شده، چند دسته هستند؟
کارگران بیکارشده به خاطر کرونا، در دو دسته عمده جای می‌گیرند: اول کارگران بیمه شده اما قرارداد موقت که شغل خود را یا به دلیل تعطیلی کامل کارگاه‌ها از دست داده‌اند یا مشمولِ حکم کلی و همیشگیِ تعدیل به بهانه‌ عدم نیاز شده‌اند؛ گفتنی است «تعدیل به بهانه‌ عدم نیاز» یکی از ابزارهای در دست کارفرمایان است تا هر زمان از حاشیه سود، به میزان محدودی کاسته شد، خیلی ساده تعدادی از کارگران قرارداد موقت خود را پس از پایان مدت قرارداد بیکار کنند. اما گروه دوم، کارگران فاقد بیمه هستند که در کارگاه‌های کوچک یا در اصناف، به صورت روزمزدی یا حقوق ثابت کار می‌کرده‌اند و با آمدن کرونا، شغل خود را از دست داده‌اند.باید گفت وضعیت کارگران در هیچ کدام از این دو گروه مساعد نیست؛ گروه اول، علیرغم برخورداری سالیان از بیمه تامین اجتماعی، بعد از بیکار شدنِ کاملاً غیرارادی که براساس قانون باید مشمول بیمه بیکاری شوند، ماه‌ها در انتظار مقرری ناچیز بیکاری ماندند و در نتیجه بسیاری از این کارگران، مجبور شدند مشکلات و مصائب معیشتی بسیار تجربه کنند.

مشکلات کارگرانِ واجد بیمه
«نیما» یکی از این کارگران است که در فروردین سال جاری در شهر زاهدان در استان سیستان و بلوچستان، بعد از ده سال کار کردن و بیمه پرداختن، شغل خود را در یک شرکت بیمه از دست داد. او در اردیبهشت برای بیمه بیکاری ثبت‌نام کرد اما اولین واریزیِ مقرری در ابتدای آبان ماه انجام شد؛ این کارگر قرارداد موقت با بیان اینکه بعد از ده سال پرداخت حق بیمه، بیش از پنج ماه هیچ درآمدی نداشتم؛ می‌گوید: «ده سال تمام حق بیمه من به صورت کامل به حساب سازمان واریز شده بود اما زمانی که از بد روزگار بیکار شدم و خواستم از مقرری بیکاری که حق مسلم یک بیمه شده است، استفاده کنم، بیش از پنج ماه برای واریز مقرری منتظر ماندم؛ در این ماه‌ها، مجبور بودم برای پرداخت اجاره خانه و قبض‌های خانه، از دوستان و آشنایان پول قرض کنم.»او یک پرسش مطرح می‌کند: «تعطیلی کامل کارگاه، گناه من نبود؛ من کاملاً ناخواسته بیکار شدم اما مسئولان فکر نکردند من چگونه باید در این پنج ماه که کرونا هم هست و هزینه‌های زندگی به شدت افزایش یافته، زندگی کنم؟ نباید پول خرید ماسک و ضدعفونی کننده را داشته باشم؟!»

این گروه از کارگران – یعنی کارگران قرارداد موقت و بیمه شده- به دلیل قراردادهای سه ماهه، شش ماهه یا حتی یکماهه، خیلی زود از کار بیکار می‌شوند؛ شاید یک تحقیق مستقل بتواند نشان دهد رواج قراردادهای موقت، تا چه میزان مراجعه به صندوق بیمه بیکاری سازمان تامین اجتماعی را افزایش داده و تا چه حد، بار مالی برای سازمان ایجاد کرده است. این در حالیست که به گفته حسین حبیبی (عضو هیات مدیره کانون عالی شوراها)، بخشنامه وزارت کار در دهه ۷۰ و دادنامه ۱۷۹ دیوان عدالت در سال ۷۵، با بهره‌گیری از مفهوم مخالف تبصره دو ماده هفت قانون کار، به قرارادهای موقت در کارهای با ماهیت مستمر، وجهه قانونی بخشیدند و با این کار، هم کارگران از حقوق شغلی خود محروم شدند و هم موج تعدیل‌ها و مراجعات برای بیمه بیکاری افزایش یافت.او تاکید می‌کند: «کارگران قرارداد موقت، هدف اصلی تعدیل‌ها در مواقع بحران هستند؛ اگر در دهه ۷۰ به قراردادهای موقت کار، لباس قانون نمی‌پوشاندند، امروز که کرونا آمده، کارفرمایان نمی‌توانستند به محض کم شدن سود، خیلی راحت کارگران خود را تعدیل کنند؛ قراردادهای موقت در کارهای مستمر، به کارفرمایان این «مجوز» را داده که تا احساس خطر کردند، کارگران را بیکار کنند و از خودشان رفع تکلیف نمایند.»براساس آمارهای رسمی، نزدیک به یک میلیون کارگر بیمه شده، به دلیل بحران کرونا کار خود را از دست دادند و در صف بیمه بیکاری ایستادند؛ سوال اینجاست که آیا تعطیلی دو هفته‌ای شهرهای بزرگ یا محدودیت‌هایی که قرار است از هفته آینده اعمال شود، این صف را طولانی‌تر نخواهد کرد؟! آیا اگر پیش از این، جلوی مقررات‌زدایی و رواج قراردادهای موقت گرفته می‌شد، امروز کارفرمایان در دوران رکود می‌توانستند این قدر ساده و بی‌دردسر، کارگران را به محض خاتمه قرارداد بیکار کنند و به بیمه بیکاری بفرستند؟!«مریم» زن سرپرست خانواری که در یک کارگاه تولیدی لباس در تهران کار می‌کند و البته بیمه هم دارد، نگران تعطیلی احتمالی تهران است؛ او می‌گوید: «قرارداد من آخر آبان تمام می‌شود؛ این روزها سود کارفرمای ما کم شده و من می‌ترسم اگر تعطیلی تهران اتفاق بیفتد، کارفرما من را به بهانه‌عدم نیاز و خاتمه قرارداد اخراج کند و مجبور شوم من هم بروم آخر صف بیمه بیکاری ماه‌ها در انتظار بایستم!»نگرانیِ «بیکار شدن» جدی است؛ طبیعی است در شرایطی که دهه‌های متوالی «حقوق زدایی از کارگران» با این شدت عملی شده، امروز در بحران کرونا دیگر نمی‌توان جلوی کارفرمایان را گرفت تا کارگران خود را اخراج نکنند و قدری از سودهای کلان سالهای گذشته را خرج کنند تا بحران از سر اقتصاد عبور کند.

مصائب کارگران غیررسمی
اما این تازه حال خوش کارگران است؛ کارگرانی که دلخوشی اندکی به مقرری بیکاری (حتی بعد از ماه‌ها انتظار) دارند، وضعیت‌شان خیلی بهتر از کارگرانی است که بیمه ندارند و در کارگاه‌های کوچک و دور از چشم بازرسان کار، به صورت روزمزدی یا حقوق ثابت کار می‌کنند. این کارگران سال‌ها بدون برخورداری از بیمه و حمایت‌های اجتماعی و بدون قرارداد، کار کرده‌اند؛ در دهه‌های گذشته، «اقتصاد غیررسمی» و زیرزمینی به شدت فربه شده است؛ در سال ۹۶، علی ربیعی (وزیر کار وقت) از اشتغال چند میلیون کارگر در اقتصاد غیررسمی بدون بیمه و حقوق حداقلی خبر داد. کارگران غیررسمی در بحران کرونا، اوضاع به مراتب دشوارتر و پیچیده‌تری دارند. آن‌هایی که به مشاغل کاذب مانند دستفروشی یا مسافرکشی اشتغال دارند اما برای خودشان و بدون داشتن کارفرمای ثابت کار می‌کنند، اگر نتوانسته باشند در سالهای اشتغال بیمه خویش‌فرما را به حساب تامین اجتماعی بریزند (که قاعدتاً درصد بالایی از آن‌ها به دلیل شرایط بد اقتصادی نتوانسته‌اند)، در صورت بیکاریِ کرونا، هیچ منبع درآمدی نخواهند داشت و کامل به حال خود رها می‌شوند اما آن‌هایی که کارفرمای ثابت داشته‌اند اما حق بیمه آن‌ها به حساب سازمان واریز نشده، قربانی تخلف شده و در یک اقتصاد متناسب و روبراه، مظلوم تلقی شده و می‌توانند حقوق خود را از مراجع ذیصلاح دادخواهی کنند.

این گروه از کارگران «باید» مشمول بیمه می‌شدند (کارفرما تخلف آشکار کرده است که اینهمه سال آن‌ها را بیمه نکرده) و حالا در صورت بیکاری، «باید» از مقرری بیکاری بهره‌مند شوند؛ کافی‌ست چند بند قانونی را کنار هم بگذاریم تا به این «بایدها» برسیم:کارگر طبق تعریف ماده ٢قانون کار شخصی است که به واسطه کار برای کارفرما از حقوقی برخوردار می‌شود و یکی از این حقوق، بیمه است؛ پس «بیمه» حق هر کارگر یعنی هر فردی است که در ازای دریافت مزد، برای فرد دیگری کار می‌کند. براساس ماده ٢قانون بیمه بیکاری، «بیکار» کارگر بیمه شده‌ است که خارج از اراده خود بیکار شده و حال مشمول دریافت مقرری بیمه بیکاری می‌شود و در این میان اگر کارگری توسط کارفرما بیمه نشده باشد ایرادی بر کارگر وارد نیست بلکه تخلف قانونی از سوی کارفرما بوده و سازمان تامین اجتماعی باید کارفرما را موظف کند که هم جریمه بپردازد و هم حق بیمه تمام مدتی که کارگر برای او کار کرده است را یکجا به حساب سازمان واریز کند. کارگر نیز بدون توجه به تخلف قانونی کارفرما، بایستی مشمول بیمه بیکاری شود.اما این الزامات وقتی اجرایی می‌شوند که بازرسی کار جدی گرفته شود و تعداد کافی بازرس کار برای سرکشی به همه کارگاه‌ها از جمله کارگاه‌های کوچک و اصناف وجود داشته باشد تا کارفرمایان به این راحتی جرئت تخلف از حقوق کار را نداشته باشند؛ از سوی دیگر باید مراجع تشخیص و حل اختلاف (در کل دادرسی کار) آن چنان قوی و کارآمد باشد که کارگر بیکار شده‌ای که هرگز بیمه نداشته، بتواند با مراجعه به این مراجع، حق و حقوق خود را استیفا نماید.در شرایطی که این پیش‌شرط‌ها فراهم نیست، کارگران بسیاری بعد از سال‌ها اشتغال در کارگاه‌های کوچک، در بحران کرونا بیکار می‌شوند و امیدی به دریافت مقرری هم ندارند. «علیرضا» کارگر شاغل در یک فروشگاه ابزارآلات در شهر تهران است. او می‌گوید: «اگر تهران را برای مدتی تعطیل کنند، من بیکار می‌شوم؛ در مدت تعطیلی، کارفرما به من مزد نخواهد داد چراکه من هیچ قراردادی ندارم! تازه معلوم نیست بعد از بازشدن مشاغل، من را بخواهد و دوباره به سر کار بازگرداند!»

همه قربانیان!
با این حساب، کارگران بسیاری در دهه‌های گذشته قربانی «مقررات‌زدایی» و «رسمی‌زدایی از اقتصاد» شده‌اند؛ کارگرانی که قربانی مقررات‌زدایی شده‌اند، امروز برخلاف الزامات قانونی در کارهای با ماهیت مستمر، قرارداد موقت چندماهه -حتی یکماهه- دارند و ممکن است به خاطر محدودیت‌های کرونایی، اخراج شوند (همان اخراجی که کارفرمایان و حامیان نئولیبرال آن‌ها، تزئیینش کرده‌اند و به آن «تعدیل» می‌گویند) و مجبور شوند ماه‌ها در صف دریافت مقرری بیکاری منتظر بمانند اما کارگرانِ قربانیِ رسمی‌زدایی که سال‌ها به طور غیررسمی و بدون بیمه کار کرده‌اند، در صورت تعطیلی موقت مشاغل، شغل خود را از دست خواهند داد و بدون درآمد، به امان خدا رها می‌شوند؛ به نظر می‌رسد قرار نیست کسی برای اینهمه کارگرِ «قربانی»، کاری صورت دهد!
منبع: بهار

بازدید : 27
دوشنبه 15 شهريور 1400 زمان : 11:25

پس از شیوع کرونا دولت صرفا کارگران بیمه شده را مشمول حمایت خود قرار داد و هیچ حمایتی از کارگران فاقد بیمه صورت نگرفت که تا امروز نیز مشکلات این قشر هنوز حل نشده است.

شیوع ویروس کرونا تبعات سنگینی را برای اقتصاد کشور به همراه داشت که یکی از مهمترین آنها، بیکاری نیروی کار بود. به گونه‌ای که طبق اعلام معاونت توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار، ۶ میلیون نفر در کشور از کرونا آسیب دیدند و حدود ۱.۵ میلیون شاغل کار خود را از دست دادند.

همین امر سبب شد که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ۲۳ اسفند ماه سال گذشته، اقدام به طراحی سامانه بیمه بیکاری کند تا از این طریق کارگرانی که به دلیل شیوع ویروس کرونا بیکار شده‌اند، شناسایی شده و به مدت سه ماه (اسفند، فروردین و اردیبهشت) بیمه بیکاری حوادث غیرمترقبه بر اساس تبصره ۲ ماده ۲ قانون کار دریافت کنند و بتوانند با این بیمه بیکاری، گذران معیشت کنند که در همین ارتباط دولت اعلام کرد مبلغ ۵ هزار میلیارد تومان برای کمک به صندوق بیمه بیکاری اختصاص داده است.

بر این اساس، با توجه به جمع آوری اطلاعات و تخصیص منابع لازم، بیمه بیکاری ناشی از کروناتا اردیبهشت ماه توسط خزانه داری کل کشور به حساب مشمولان واریز و پس از آن نیز مقرر شد به افرادی که از خرداد ماه بیکار شدند و یا بیکاریشان از اسفند ماه استمرار داشته طبق قانون بیمه بیکاری، مقرری پرداخت شود که مطابق با اعلام وزارت کار تاکنون بیش از یک میلیون و ۵۵ هزار نفربیمه، بیمه بیکاری را دریافت کرده‌اند.

همچنین مطابق با آخرین اعلام سازمان برنامه و بودجه کشور، تا هشتم آبان ماه از محل صندوق توسعه ملی، مبلغ یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان برای بیمه بیکاری به وزارت کار اختصاص یافته است.

کارگران در صف

در این بین در کنار کارگرانی که مقرری دریافت کردند کارگرانی هم هستند که علی رغم از دست دادن شغل و ثبت نام در سامانه دریافت بیمه بیکاری، هنوز موفق به دریافت این مقرری نشده‌اند و آنطور که برخی از این بیکارشدگان به خبرنگار مهر گفته‌اند، تمامی مراحل ثبت نام را به درستی انجام داده‌اند، اما هنوز واریزی برایشان انجام نشده است و تنها پاسخی که وزارت کار در این خصوص به خبرنگار مهر داد این بود که افراد یا به ۲ دلیل «ثبت اشتباه شماره حساب، شماره شبا یا شماره تماس» و «عدم ثبت نام در سامانه بیمه بیکاری و مراجعه صرف به ادارات کار و مراکز کاریابی» هنوز بیمه بیکاری را دریافت نکرده‌اند و یا اینکه در صف بررسی قرار دارند.

در این رابطه ناصر چمنی رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران در گفت‌وگو با خبرنگار مهر گفت: بیمه بیکاری حق صد درصدی کارگر است زیرا کارگر در زمان اشتغال سهمی از حقوق خود را به عنوان بیمه واریز و پس‌انداز کرده است؛ با این حال هم اکنون که نیاز به این پول دارد، باید در صف بماند. این در حالیست که شرایط کنونی کشور، معیشت کارگران را به صورت مستقیم نشانه رفته است.

وی افزود: متأسفانه کارگران زیادی با مراجعه به ادارات کار، از عدم دریافت بیمه بیکاری شکایت می‌کنند و همچون سابق نمی‌توانند در سیستم اداری، حقوق مربوط به بیمه بیکاری که حقشان است را بگیرند.

چمنی گفت: این مساله نشان می‌دهد که شاید دولت تعهدات خود را انجام نداده است. هیچ گونه شفاف سازی هم از سوی دولت یا تأمین اجتماعی در این رابطه صورت نگرفته است.

حمایت از افراد فاقد بیمه، چه شد؟

در سوی دیگر ماجرا، انبوه کارگرانی هستند که به دلیل نداشتن بیمه، مشمول دریافت بیمه بیکاری نشده‌اند، البته تعداد کارگران فاقد بیمه شفاف نیست اما بر اساس آمار غیررسمی ۳.۵ میلیون کارگر فاقد بیمه در کشور وجود دارد.

عدم حمایت از این قشر در شرایط کرونا، موضوعی بود که از همان ابتدای شیوع کرونا با انتقادات بسیار فعالان کارگری مواجه شد و خبرگزاری مهر نیز در گزارشات متعددی به این موضوع پرداخت. چراکه تبعات کرونا همچون گرانی‌ها و کمبودها، بیشتر این افراد را که اغلب نیز از قشر ضعیف جامعه هستند، به شدت تحت تأثیر قرار داده است، با این حال متأسفانه تاکنون برنامه خاصی از سوی دولت برای حمایت از این قشر وجود نداشته است.

حال، عدم توجه به این قشر به جایی رسیده که تذکر رهبری را نیز در پی داشته است. رهبر انقلاب چندی پیش با تاکید بر لزوم حمایت بیمه‌ای از این افراد، گفته بودند «کسانی که که به علت کرونا بیکار می‌شوند و بیمه بیکاری هم ندارند تأمین اجتماعی وظیفه دارد که حمایت کند.»

پس از این تذکرات، در پنجم آبان ماه کارگروه ویژه شناسایی افراد فاقد بیمه در وزارت کار تشکیل شد که البته پس از گذشت بیش از ۱۰ روز از تشکیل، هنوز خبر خاصی از این کارگروه منتشر نشده است.

البته عباس گودرزی نایب رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس چند روز پیش در گفت و گویی با خبرنگار مهر، گفته بود که «کمیسیون اجتماعی مجلس اخیراً جلسه‌ای با حضور مسئولان ذیربط از جمله رئیس سازمان تأمین اجتماعی برگزار کرد و مقرر شد افرادی که بیمه بیکاری دریافت نمی‌کنند و به عبارت بهتر، مشمول بیمه بیکاری نمی‌شوند، شناسایی شوند چرا که بعضاً رد و نشانی از این افراد وجود ندارد. این کار پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد اما تکلیف آن بر عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گذاشته شد تا اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهد.»

به گفته گودرزی «وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پیگیر شناسایی این افراد است، طبعاً این فرآیند خیلی طول نخواهد کشید و تأکید همه بر این است که هیچ قشری در این زمینه از قلم نیفتد.»

دولت باید از همه جامعه حمایت کند

چمنی در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: نکته جالب این است که هنوز نماینده کارگران به این جلسات و کارگروه‌ها دعوت نشده‌اند، از این رو از جزئیات جلسات باخبر نیستیم اما به هر حال ما پیشنهاد دادیم که نماینده کارگران هم به این جلسات دعوت شوند.

رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران افزود: اصولاً باید نماینده کارگران در این جلسات حضور یابند اما اگر قرار است کار عملی کنند، نمایندگان کارگری هم حضور نداشته باشند مهم نیست، آنچه که بیش از همه اهمیت دارد برنامه‌ریزی اصولی و سریع برای حمایت از این قشر است.

وی ادامه داد: تأمین اجتماعی نمی‌تواند به تنهایی در این رابطه کاری کند زیرا وضعیت مالی این سازمان هم مشکل دارد. از این رو نیاز است دولت همچون دولت سایر کشورها به «کلیه جامعه» کمک کند. در غیر این صورت وضعیت بدتری برای کارگران پیش خواهد آمد.

منبع: بیمه اول

بازدید : 31
يکشنبه 14 شهريور 1400 زمان : 10:38

«مسکن» دغدغه خانوارها به خصوص کارگران و حداقل‌بگیرانی است که این‌روزها صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته‌اند. با یک بررسی ساده در بازار می‌توان دید که طی سال‌های اخیر با رشد قیمت‌های سرسام‌آور زمین و آپارتمان، اقشار کم‌درآمد به خصوص کارگران از گستره‌ صاحبان خانه خارج و به جمعِ اجاره‌نشینان پیوستند. البته باید اشاره کرد که آرزوی خانه‌دار شدن تنها به دل کارگران نمانده و امروزه بسیاری از کارمندان نیز قید صاحب‌خانه شدن را زده‌اند. اما راهکار حل این معضل چیست؟ بسیاری از مسئولان و صاحب‌نظران طرح‌هایی همچون مسکن ملی را راهی برای خانه‌دار شدن اقشار کم‌درآمد جامعه می‌دانند. اما آیا چنین طرح‌هایی می‌تواند مشکل تامین مسکن جامعه را برطرف کند؟
طرح ملی مسکن به عنوان یکی از مهم‌ترین پروژه‌های عمرانی کشور به شمار می‌رود که در این طرح قرار است بخش عمده‌ای از متقاضیان مسکن به ویژه اقشار ضعیف و متوسط جامعه خانه‌دار شوند. اما این طرح از همان ابتدا با انتقاداتی روبه‌رو بود و بسیاری معتقد بودند که گروه‌های کم‌درآمد (کارگران) توان بازپرداخت اقساط این طرح که از یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان تا یک میلیون ۷۰۰هزار تومان بوده و پس از تنفس ۲ ساله پرداخت آن‌ها آغاز می‌شود را ندارند و عملا نمی‌توان این طرح را مختص خانه‌دار شدن حداقل‌بگیران دانست. البته چندی پیش محمود محمودزاده معاونت وزیر راه و شهرسازی در گفت‌وگو با ایلنا با اشاره به تسهیلات ویژه به کارگران در طرح اقدام ملی مسکن گفته بود: «طبق تفاهم‌نامه‌ای که با وزارت کار داشتیم فارغ از تمام امتیازات و تسهیلات ارائه شده در طرح مسکن ملی، امتیازات ویژه‌ای و تسهیلات خاصی به کارگران داده می‌شود و پیشنهاد ارائه تسهیلات با کارمزد خاص و تسهیلات در مصالح را داده‌ایم و منتظر هستیم تا وزارت کار نتایج آن را ا علام کند. این امتیازات ویژه شامل کارگران مستمری‌بگیران و بازنشستگانی می‌شود که در طرح ا قدام ملی مسکن ثبت‌نام و تایید شده باشند.»
کارگران تا پنجشنبه فرصت دارند
دی ماه سال گذشته تفاهم‌نامه‌ای میان وزارت کار و وزارت راه وشهرسازی منعقد شد و حالا امکان ثبت‌نام کارگران در سامانه جامع اقدام ملی مسکن به دنبال امضای تفاهم‌نامه ساخت ۲۰۰ هزار واحد مسکونی برای کارگران و بازنشستگان فراهم شده است. آنطور که گفته می‌شود کارگران تا آخر وقت روز پنج شنبه ۲۵ دی ماه فرصت دارند برای ثبت‌نام در طرح مسکن ملی و خانه‌دار شدن اقدام کنند. در حالی به فرصت کمتر از یک‌هفته خانه‌دار شدن کارگران تاکید می‌شود که بسیاری از فعالان کارگری معتقدند طرح مسکن ملی مناسب این قشر نیست چراکه تناسبی میان حقوق ‌و دستمزد کارگران با اقساط این طرح نبوده و علاوه‌بر آن خانوارها حتی توان پرداخت‌های اولیه این طرح‌ را ندارند. به گفته آنها تا زمانی که شرایط ساخت مسکن آسان نشود نمی‌توان امید داشت که مشکل مسکن جامعه کارگری از بین برود. محسن باقری، فعال کارگری معتقد است که طرح‌هایی همچون مسکن ملی نمی‌تواند پاسخگوی نیاز جامعه کارگری باشد و اینگونه طرح‌ها تنها جنبه شعاری دارد، وی درخصوص تاثیر این طرح در خانه‌دار شدن جامعه کارگری به «ابتکار» گفت: مسکن ملی طرحی است که در اواخر عمر دولت مطرح شد و همین مسئله چالش‌هایی را به وجود خواهد آورد. دولت طی مدت حاکمیت خود با مسکن مهر مخالفت و مسکن‌های اجتماعی را مطرح کرد که آن طرح هم به نتیجه‌ای نرسید و پس از آن در سال آخر حاکمیت خود از طرح مسکن ملی رونمایی کرد. این طرح بیشتر حالت شعاری داشته و دولت فقط یک پروژه ناقص با عملکرد بسیار ضعیفی را برای دولت بعد می‌گذارد. گفته می‌شود این طرح برای خانه‌دار شدن کم‌درآمدها (کارگران) است، با یک بررسی ساده از وضعیت این قشر خواهیم دید که کارگران حداقل‌بگیر توان پرداخت اقساط این طرح را نخواهند داشت.
این فعال کارگری در ادامه گفت‌وگو با اشاره به وضعیت کارگران فعال در بخش اقتصاد زیرزمینی و محروم بودن‌شان از بیمه‌های اجتماعی گفت: طبق آمار اعلام شده در سال 96، میلیون‌ها نفر در اقتصاد زیرزمینی فعال بوده و این افراد حتی حداقل دستمزدی که در مصوبه شورای عالی کارتعیین شده را نمی‌گیرند. این افراد با حقوق 1 میلیون تا 1 میلیون 500 هزار تومان کار کرده و از بیمه‌های اجتماعی نیز محروم هستند. این قشر چگونه می‌توانند هر ماه بیشتر از میزان دریافتی‌شان، قسط بپردازند؟
باقری با تاکید بر تکلیف کارفرمایان برای آسان کردن تامین مسکن کارگران ادامه داد: در اصل 31 قانون اساسی و در تبصره 2 ماده 149 قانون کار به صراحت آماده است که کارفرمایان در اعطای جواز و هر راهکار دیگری که در خانه‌دار شدن کارگران موثر است مکلف هستند. به عبارتی دیگر قانون تکلیفی برای خانه‌دار شدن کارگران مشخص کرده است و در این میان دولت هم باید کمک‌کننده باشد، البته منظور از کمک طرح‌هایی با چنین اقساطی نیست. چراکه تامین اقساط این طرح‌های بسیار بیشتر از دستمزد کارگران است.
کارگران با دو شیفت کار شاید بتوانند حداقل‌های زندگی‌شان را تامین کنند
این فعال کارگری در بخش دیگری از صحبت‌هایش به شرایط دشوار اقتصادی و کوچک‌ شدن سفره کارگران اشاره کرد و گفت: در شرایط فعلی با وجود مشکلات اقتصادی کارگران حداقل باید دو شیفت کار کنند تا بتوانند حداقل‌های معیشت‌شان را تامین کنند، این در حالی است که روزبه‌روز اقلام بیشتری از سبد خرید خانوارهای کارگری حذف می‌شود، بنابراین دیگری جای برای پرداخت قسط نمی‌ماند و نباید انتظار داشت که با چنین طرح‌هایی مشکل مسکن کارگران حل شود.
ضعف رصد و پایش اطلاعات، چالش‌های بزرگ‌تری را به وجود می‌آورد
باقری با بیان این مسئله که معمولا افرادی با عنوان کارگر در این طرح‌ها شرکت کرده و علی‌رغم اینکه صاحب‌خانه هستند واحدهایی را خریداری می‌کنند ادامه داد: متاسفانه علاوه‌بر ناتوانی قشر کارگر در پرداخت اقساط مسکن ما با چالش‌های دیگری روبه‌رو هستیم. معمولا افرادی با عنوان کارگر در این طرح‌ها شرکت کرده و علی‌رغم اینکه صاحب‌خانه هستند واحدهایی را خریداری می‌کنند. می‌توان گفت در این طرح‌ها رصد، نظارت و پایش اطلاعات به درستی انجام نمی‌شود و این ضعف باعث می‌شود که خانه‌دارها بار دیگر صاحب‌خانه و کارگران و حداقل‌بگیران در آرزوی مسکن بمانند.
وی با اشاره به ماده 149 قانون کار ادامه داد: اگر ما به دنبال حل معضل مسکن کارگران هستیم بهترین راهکار این بود که از ظرفیت‌های تبصره 2 ماده 149 قانون کار استفاده و کارگران را خانه‌دار کرد.
باقری با تاکید بر ناتوانی قشر کارگر از پرداخت اقساط مسکن ملی گفت: همانطور که گفتم این طرح هیچ‌گونه همخوانی با واقعیت معیشت کارگران نداشته و من خوش‌بین به بازدهی آن نیستم، چراکه می‌دانم قشر کارگر از عهده پرداخت اقساط آن بر نمی‌آید.

تعداد صفحات : 0

درباره ما
آمار سایت
  • کل مطالب : 241
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 62
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 5
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 63
  • بازدید ماه : 326
  • بازدید سال : 981
  • بازدید کلی : 24182
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی